بنام خدا
می گویند نیل آرمسترانگ و همراهش قبل از سفر به ماه در بیابانهای آمریکا - که خیلی شبیه ماه هست - مشغول تمرین بودند که پیرمرد سرخ پوستی به آنها نزدیک شد و علت حضور آنها را در آن بیابان جویا شد . آنها علت حضورشان را توضیح دادند.
پیرمرد سرخپوست توضیح داد که آنها معتقدند که ارواح درگذشتگان شان پس از مرگ به ماه منتقل می شود و از آنها خواست که حالا که به ماه می روند پیامی برای ارواح گذشتگان قبیله اش ببرند. عباراتی به آنها یاد داد که پس از حضور در ماه بیان کنند.
آرمسترانگ و همراهش هرچه خواستند پیرمرد معنای عبارات را به آنها بگوید امتناع کرد و ترجمه اش را نگفت. آنها که کنجکاو شده بودند کسی را یافتند که زبان قبیله آن مرد را می دانست . مترجم پس از شنیدن عبارات خیلی خندید و سپس ترجمه عبارات را گفت :
« حتی یک کلمه از حرفهایشان را باور نکنید. اینها آمده اند که زمینهای شما را از دستتان بگیرند ».